امروز مثل همیشه به زور از خواب بیدار شدم (فی الواقع بیدارم کردن) و سریع مقنعه و پالتوم رو پوشیدم و آماده شدم که برم ... مامانم یه نگاه به سر و صورتم کرد و گفت اگه وقت کردی یه رژم بزن! حال نداشتم و گفتم حالا ببینم تو دانشگاه میزنم یا نه. رسیدم کلاس و کیفمو گذاشتم و رفتم دستشویی که یه رژ بزنم! چراغ دستشویی رو روشن کردم و دختری که اونجا بود ازم تشکر کرد (بلد نبود چطوری روشن کنه)

رژم رو که زدم، یه دختر دیگه بهم گفت: خوشگلی ولی با رژ خوشگلتر میشی ...

حالا من خوشگل نیستم از نظر خودم ... ولی میخوام بگم جملات خوب رو از هم دریغ نکنیم ... مخصوصا اول صبح ... شاید کلمات مثبت ما، روز یه نفر رو ساخت:)