ترمک نامه(۴)

پنجشنبه هفته قبل یه کارگاهی بود برای منتور ها. آخرای کارگاه به هر گروه یه سناریو دادند تا role بازی کنیم. یکی از سناریوها درباره ترمکی بود که نگران این بود که بی سواد بشه:)) و به منتورش میگفت وقت کم میارم همه رفرنسا رو نمیتونم بخونم. 

میخوام تو این پست در این باره یکم بیشتر توضیح بدم. و روی سخنم با دانشجوهای پزشکی گرامیه:) چون با بقیه رشته ها آشنایی ندارم.

یه قانونی تو دانشگاه وجود داره :

برای نمره ی بالای ۱۸ و ۱۹ گرفتن در یک درس خواندن جزوه کافی است! مگر اینکه استاد بگه از رفرنس سوال میده.

یک انسان عادی و معمولی دانشجوی پزشکی برای اکثر دروس جزوه میخونه! و برای بعضی مباحث میره سراغ رفرنس. حالا این وسط ممکنه یه عده بیش فعال هم باشند که بشینن رفرنس رو مو به مو بخونن:))). که تعدادشون بسیار اندکه. حالا اینکه برید هارپر بخرید یا نه دست خودتونه:)) ولی از ما گفتن که می مونه رو دستتون. فوقش برای یکی دو تا مبحث خاص وقت میکنید هارپر بخونید که اونم میشه پی دی اف تکست بوکش رو خوند.

سوالی که اکثرا برای بچه ها پیش میاد اینه که اگه رفرنس نخونم بی سواد میشم! باید به این بچه ها گفت که سواد پایه ی شما در دوران علوم پایه کسب نمیشه:). تو علوم پایه فقط سعی کنید کلیات و اصول اساسی رو یاد بگیرید. شما بترکونی میتونی گایتون بخونی با گری:) و بیوشیمی هیئت مولفان. درسی مث جنین و بافت هم رفرنس بخونی هم چیز خاصی یادت نمیمونه. ولی خب برای امتحان باید خوند.


خلاصه که : رسالت من به عنوان یک ترم بالایی اینه که به شما بگم ترم اول خودتون رو اذیت نکنید:) . فکر نکنید مثلا فلان کار رو نکنید بی سواد می شید و بدبخت میشید و ... . خیلی حساس نباشید. ترم های بعد به این حساسیت های ترم اولتون و سخت گیری هاتون خنده تون میگیره:).

ترمک نامه (۳)

دوباره ارجاعتون میدم به پستی از وبلاگ خانواده برتر! بیشتر افرادی که تو این سایت نظر میدن سوگیری مذهبی دارند و ممکنه درست راهنمایی نکنن ولی سوالاتی که پرسیده میشه سوالات بدی نیستند.

این پست رو می تونید بخونید یا نخونید! سوالیه که یک دانشجوی دختر درباره دانشگاه و جوش پرسیده.

یکی کامنت گذاشته :

آفرین و صد باریکلا .... دقیقا همینه .... من به عنوان ی پسر برعکس بعضی پسرا که انتظار دارن خانمایی مثل شما از ی حدوحدودایی بگذرن به بهانه ی کمک در مباحث درسی ولی من شمارو تحسین میکنم .... همونا که بعضی از شما خانمارو اخمو و مغرور خطاب می کنن و میگن بدحجابا بیشتر به ما کمک می کنن به خودشون اجازه میدن بدترین فکرهارو در مورد اون بدحجابا داشته باشن و اونا رو با اسم کوچیک صدا بزنن .... دیدید دیگه توی یکی از پست ها یه آقا صراحتا گفت که بد حجابا واسه مشورت و دوستی خوبن ولی کسی به قصد ازدواج طرف اونا نمیره .... این یعنی یه توهین تلخ برای اون بدحجاب ... ی خورده از این سنگینی و نجابت خودتون رو به اون آرایش کرده های بدحجاب دوروبرتون هدیه بدید .... من متوجه نمیشم وقتی ی همچین خانم های خوب و باوقاری داریم چرا خودشون اخلاقای بد همدیگه رو به هم گوشزد نمی کنن .... تازه بعضیاشون به هم دیگه عقب افتاده و امل هم میگن ... شما خانما به خودتون هم رحم نمی کنید اون وقت به من چطور رحم می کنید .... امل و عقب افتاده دختریه که ببخشید ببخشید به راحتی خودش رو ملعبه ی دست چهار تا بی غیرت توی دانشگاه ( و غیر دانشگاه ) قرار میده نیشش بی دلیل تابناگوش بازه همیشه .... حیا رو قورت داده چه در طرز نگاه کردنش چه در برخورد هاش .... من خودم حاضرم از ی خانم مثل شما یه سیلی بخورم ولی هیچ وقت نه برای مسئله ی درسی نه خدابه دور برای ازدواج حتی سمت اون بدحجابا برم ....

 

چند تا نکته راجع به این کامنت میگم و صحنه رو ترک میکنم:) :

  • حجاب یک مسئله اعتقادی و شخصیه و شمای پسر یا دختر قرار نیست براساس حدود پوشش اسلامی یک نفر رو قضاوت کنید! اما خب چیزی که مسلمه اینه که آرایش غلیظ در محیط آموزشی نامتعارف می باشد! بازم نمیشه قضاوت کرد ولی خب دخترای عزیز لطفا با یک کیلو آرایش نرید دانشگاه:)
  • شما اگر سراغ جنس مخالف می رید تو دانشگاه، در ۹۹.۹ درصد موارد به قصد مشورت و کمک درسی یا گاها دوستی متعارف بین همکلاسی هاست. اینکه پسری میاد و از شما اشکال درسی می پرسه یا میگه بیا جزوه بنویسیم ولی قصد ازدواج نداره توهین به شما نیست:) ( من بی تقصیرم! تو این کامنت نوشته و دیدم دخترای مذهبی و گاها غیر مذهبی رو که فکر میکنند اگه با نامحرم بدون قصد ازدواج حرف بزنند، یه نوع توهینه به این افراد! البته ترم دو و سه دیگه راه می افتند)
  • وقار و سنگینی چیز خوبی هست اما اگه ممکنه تو روابط بین الهمکلاسی اندکی شل کنید:) و از همکلاسی هاتون فرار نکنید!
  • روزی سه بار باخودتون تکرار کنید تا جابیفته : همکلاسی جنس مخالف نیز انسان است!
  • راجع به سلام کردن! من خودم هنوز تو این مبحث یکم مشکل دارم:) ... خیلی به سلام دادن محاسبه گرانه نگاه نکنید! نه افراط و نه تفریط. قطعا هر بار که همکلاسی های هم جنستون رو دیدید سلام نمی کنید! این موضوع برای جنس مخالف هم صادقه ... یعنی عین هم جنستون رفتار کنید و خیلی خودتون رو اذیت نکنید! سلام و صبح بخیر و ... نشانه ادب است! اینم سه بار تکرار کنید!
فعلا همین نکات به ذهنم می رسه! و در پایان توجه شما رو به این فیلم آموزشی جلب می کنم:)
 
 
 

 

پ.ن : نتونستم یکی از فیلما رو حذف کنم. دو فیلم یکی هستن.

ترمک نامه (۲)

از اونجایی که نتونستم یه پست جامع درست کنم:|

تیکه تیکه هر چی به ذهنم برسه رو تو سری ترمک نامه منتشر میکنم.


راجع به دوستی ها :

ترم اول مثل اول ابتدایی نیست که اگه همون اول کار با یه نفر آشنا شدید تا آخر دانشگاه دوستتون بمونه و همواره بهش وفادار بمونید:| . دوستی ها توی دانشگاه بخصوص بین دخترها کاملا براساس منافع هست. توصیه ام به شما این هست که حسن نیت خودتون رو به دوستاتون ثابت کنید اما ازشون انتظاری نداشته باشید! و خودتونم به خاطر رفیق هاتون عقب نندازید. قرار نیس همه چیز رو به دوستاتون بگید و دوستاتون همه چیز رو به شما بگن. ممکنه شما برید و تو یه کانونی مرکزی چیزی فعال باشید. قبلش میتونید به دوستانتون بگید که فلانی! من فلان کار ها رو هم علاوه بر درس خوندن انجام میدم و یا میتونید نگید حتی ... خلاصه که بستگی به دوستانتون هم داره ... اگه اونا بچه هایی باشن که برای همه چیز شفافیت دارند شما هم شفاف باشید باهاشون(که خیلی کمند چنین دوستانی و همواره یه سری چیزا رو پنهون میکنند ) و اگر رو راست نیستند روراست نباشید شما هم!

دور خودتون پیله نکشید! و با همه در حد سلام و علیک در ارتباط باشید. گاهی اگه لازم شد از اکیپ بزنید بیرون و با آدمای جدید ارتباط برقرار کنید. بحث اینجا بحث وفاداری و خیانت نیس. شما دنبال افرادی می گردید که از لحاظ فکری به شما نزدیک ترند. و در واقع هدف از دوستی تو دانشگاه کمک به رشد همدیگه اس . افراد با طرز فکر مشابه بهتر میتونند به هم کمک کنند.

خیلی به دنبال حاشیه نباشید و سعی کنید با آدمایی که شبیه خودتون هستند بیشتر بگردید و وقت بگذرونید تا خیلی اعصاب خوردی نکشید. از دوران دانشجوییتون لذت ببرید فقط؛ که این فرصت ها دیگه به دست نمیان. 

ترمک نامه (۱)

فعلا این مقدمه رو از مصطفی وفایی داشته باشید:

نتایج کنکور رو اعلام کردن و از چند هفته دیگه خیل عظیمى از عزیزان دل ته دهه هفتادى ها و اوایل دهه هشتادیا مى رن دانشگاه! آقایون و خانوماى تازه دانشجو مبارکتون باشه! ایشالاه که چرخش بچرخه براتون!

دانشجو بودن و دوره دانشجویى در هر نسلى در زمینه هاى مختلف اگر تفاوت هایى هم داشته باشه در یک مورد از زمان حضرت آدم تا الان هیچ فرقى نکرده! اونم زمینه عاشق شدنه! یعنى دانشجوى ترم یکى که عاشق نشه دانشجوى مرده حساب میاد! اصلا نداریم! پیدا نمى شه! یعنى هر دانشجوى ترم یکى تا کارت دانشجوییش رو مى دن دستش سریع عاشق مى شه و مى افته به تکاپو! یه مدت تو کفه! شبا خواب مى بینه، صبح ها خواب دیشب رو مى شوره بره! توى کلاس حواسش پرته! توى محوطه زل مى زنه به نیمکت خالى! هدفون تو گوشش داریوش گوش مى ده! بعد کم کم به خودش میاد که آقا باید مخ یارو بزنى همینجورى خالى خالى که نمى شه! بعد در قدم اول شروع مى کنه به سلام دادن به طرف! هیچى هم نمى گه ها فقط هر ده دیقه یبار سلام مى ده! بعد چند جلسه برگزارى کلاس دیگه وقت جزوه گرفتنه! جزوه رو هم که همه دادن و همه گرفتن!

پسراى گلم و دختراى گلابم! عزیزان من جان مادرتون! جان بچه اتون! نه تنها ترم یک بلکه در چند ترم اول عاشق نشین و تشنج نکنین از تب هجران دلدار! دوست بشین! برید! بیاید! بخورید! بیاشامید! بخوابید! پاشید! بپاشید! هر کارى دلتون مى خواد بکنین ولى تو رو به این سوى چراغ قسم دور عشق و عاشقى و زن گرفتن و شوهر کردن رو خط بکشین! ازدواج و این مقولات داستان هاى پیچیده اى هستن! هجده نوزده سالگى خیلى زوده! باید پنج شش سالى حداقل بگذره از هجده نوزده سالگى تا آدم اعتقاداتش، سلایقش، افکارش، معیارهاش و ذهنیت هاش تثبیت بشن! سن پایین ازدواج کردن ریسکش خیلى زیاده و مى بینى دو سه سال بعدش دارى دو دستى مى کوبى تو سرت که این چه غلطى بود من کردم؟!

دوستان ترم یک و دو توجه داشته باشن که اون چیزى رو که اسمشو مى ذارن عشق و عاشقى در واقع هورمونه که زده بالا! یعنى تا خرخره پر شده و بعدش اومده بالاتر و ریخته توى اون دو تا کاسه چشم آدم! و آدم اون لایه هورمونى جلوى چشش رو فکر مى کنه ایول دنیا رو چقدر داره عاشقانه مى بینه! برید دانشگاه درس بخونین و بقیه حال ها رو بکنین و هروقت هورمون از کاسه چشم و خرخره اومد پایین و رفت مثل بچه آدم نشست سر جاى خودش اون موقع آى عاشق شین! آى عاشق شین! وقت زیاده! امون بده بزرگوار!

#مصطفى_وفایی

پ.ن : البته عشق های خوب و مانا هم در ترم اول دیده شده! اما اما اما مراقب باشید:) و با احساسات خودتون بازی نکنید.

درخواست کمک برای نوشتن یه پست:)

دوستای عزیزم سلام

یادمه ترم اول که میخواستم بشم یه کارم شده بود سرچ کردن و سوال پرسیدن. اینکه دانشگاه چطوره و قراره چه اتفاقی بیفته . چه کاری خوبه چه کاری بد. تو ارتباط با همکلاسی های جنس مخالف چطور باید عمل کنم و ... . برای ثبت نام که رفتم فقط دنبال یه ترم بالایی بودم که بهم بگه این رشته من چیه ! و چجوری درس بخونم ... چشمم دنبال بقیه بود که ببینم چطور میپوشن چطور راه میرن! چطوری حرف میزنن حتی:| تا خیلی متفاوت نباشم با بقیه. 

چون خودم این چالش ها رو تجربه کردم و با بچه ها هم خیلی در ارتباطم میدونم که برای خیلی ها همین مسائل چالشه. شاید باورش براتون سخت باشه ولی تو وبلاگ قبلیم که ترم اول و شروعش رو لحظه به لحظه ثبت کرده بودم بیشترین بازدید ها و ورود بازدیدکننده از گوگل به خاطر مطلب روز اول دانشگاه بود. میخوام بگم این موضوع خیلی خیلی مهمه و من احساس مسئولیت میکنم که یه همچین چیزی بنویسم تا حداقل سردرگمی یه نفر کمتر بشه.

تو وبلاگ آقای برادر چند تا کامنت گذاشتم که ایشون پیشنهاد کردن خودشون پست کنند این کامنتا رو. ولی من میخوام کار خیلی بهتر بشه و از تجربه های شما هم استفاده کنم. ۴ روز هیچ پست دیگه ای نمیذارم و منتظر میمونم همه ی شمایی ک دانشگاه رفتید و حتی دانشگاه نرفتید ولی یه سری تجربه دارید تو این پست کامنت کنید تا من جمع آوری کنم و با ذکر منبع :| تو پست ازشون استفاده کنم. 


پیشاپیش خیلی خیلی ممنونم از همه تون.

مباحث آسان و پر تست زیست و شیمی و فیزیک

خب بچه ها در ادامه شروع از صفر میریم سراغ زیست. به خاطر کمبود وقت هم شما هم من سعی می کنم خلاصه وار مباحث رو نام ببرم و خیلی توضیح ندم. اما هر کجا ابهام داشتید حتما بپرسید:

زیست شناسی:

با توجه به اینکه مباحث زیست شناسی به صورت ترکیبی مطرح میشن بهتره شما هم به صورت ترکیبی بخونید. اول از جانوری(شامل صفحات اول فصول چهار تا هشت دوم و بخش هایی از یک و دو و سه سوم) شروع کنیذ که راحت تره. قبلش هم فصل یک و دو و سه رو فقط بخونید. وقتی برای تست زنی از این سه فصل نیست چون تست مستقیم ندارند.

بغد هم به ترتیب سراغ بخش های انسانی فصول ۴ تا ۸ دوم و ۱و۲و۳و۴و۱۱ سوم و حفظیات ژنتیک جمعیت پیش دانشگاهی. تا اینجا ۵۰ درصد رو جلو رفتید.

بعدش برید سراغ فصل ۸ پیش دانشگاهی که قابلیت ترکیب با همه فصل ها رو داره و بعدشم  مباحثی مثل فصل ۵و۶و۷و حفظیات فصل۸ سوم و پروتئین و تکنولوژی زیستی . سپس مباحث آغازیان و قارچ و باکتری و بعدشم گیاهی (این قسمت هایی که چرخه دارند یکم فرار هستند و ممکنه اذیت بشید اما اگر قبلا خوب خوندید اینا رو تو اولویت داشته باشید). سپس فصل ۳و۴ و ۶و۷ پیش (تعداد سوالاتشون زیاد نیس برای همین براتون اولویت نداشته باشه).

منبع: سوالات کنکور ۹۰ به بعد + سوالات اخیر آزمون های قلم چی. کانال @VIPZIST هم سوالای سالای قبل قلم چی + چند تا ویس آموزشی خوب داره. خیلی وقتتون رو تو کانال تلف نکنید . ولی خب خواستم معرفی کنم دیگه


فیزیک :

اول راجع به منابع فیزیک یه توضیح بدم خدمتتون. تو فیزیک یه جزوه خوب از یک دبیر خوب اگر داشته باشید نیازی به درسنامه هیچ کتابی ندارید و باهمون برید جلو + کتاب ۱۰ سال کنکور آبی قلم چی به شدت کافیست. و اگر جزوه خوبی ندارید همون گاج نقره ای اوکیه. منبع شما هم تمام سوالات کنکور داخل و خارج رشته ریاضی و تجربی هستش و فکر نکنم برسید به تست های تالیفی.


مباحث آسان و پر تست (حدود ۵۰ درصد):

آینه و عدسی ( ۳ تست که دو تست بسیار ساده است)

کار و انرژی (گاهی یک تست دارد که بسیار ساده است . ذهنتان را درگیر سینماتیک و دینامیک نکنید و فقط از فرمول های مربوط به کار و انرژی استفاده کنید)

الکتریسیته ساکن تا قبل از خازن (یک تست)

گرما و قانون گازها (سه تست که یک تست روتین آب ویخ را به راحتی می توان جواب داد)

القا و مغناطیس (دو تست)

موج صوتی (یک تست)

موج های الکترومغناطیسی (۱-۲ تست)

فیزیک اتمی و جدید (۲ تست)


تا اینجا به نظرم کافی است. ولی اگر وقت داشتید به ترتیب مباحث خازن و جریان . موج مکانیکی و نوسان . جرکت . فشار (سوالات فشار بسیار مفهومی هستند. ولی اگر قبلا خوب کار کرده اید طبیعتا در اولویت خواهد بود.)


شیمی : فرض رو بر این میگذارم که یک آشنایی کلی با استوکیومتری دارید و کاملا صفر نیستید.

ساختار اتم ۲ تست

خواص تناوبی عناصر ۲ تست

ترکیب یونی ۲ تست

سینتیک : ۳ تست به طور میانگین داره که دو تاش رو راحت میشه جواب داد و یچیدگی خاصی ندارند

تعادل ۳ تست

ترکیب آلی ۲ تست ( که ک معمولا راحت هستند)

قسمت های حفظی استوکیومتری و محلول و الکتروشیمی : ۲-۳ تست

ترمودینامیک: ۴ تست

تا اینجا ۶۰ درصد کنکور را قورت داده اید.

بقیه اش هم از مباحث کووالانسی . حلیات استوکیومتری . حلیات محلول و در پایان اسید و باز و قسمت های مفهومی الکتروشیمی  (اگر وقت دارید بخوانید)

 منبع : سوالات کنکور + آزمون های آزمایشی


و در پایان اشاره کنم که این مباحث قطعا برای همه به این ترتیب نخواهند بود و با توجه به نیاز های خودتون شخصی سازی کنید و باز هم میگم هر جا ابهام داشتید بپرسید

چگونه در دو ماه آخر ریاضی را شروع کنیم؟

سلام دوستان.
با یک پست کنکوری دیگه در خدمتتون هستم:)
کمتر از دو ماه تا کنکور مونده. اگر تا الان خوب خوندید که طبق همون برنامه برید جلو ولی اگه بنابه هر دلیلی عقب موندید، بدونید که این روز های باقی مونده بسیار حیاتی هستند و میتونید معجزه کنید حتی:) . اینو کسی براتون میگه که اردیبهشت ماه یه افت هزارتایی تو تراز رو تجربه کرده ... تقریبا داغون شده بودم ولی خب برگشتم:)
خیلی کش نمیدم و میرم سراغ مباحث مهم. تو این پست راجع به ریاضی صحبت میکنم .
اول اینکه دقت داشته باشید که اگه ریاضیتون حتما باید مداوم ریاضی رو بخونید باهاش درگیر باشید و اوایل یکم کارتون سخت خواهد بود. اما می ارزه.
من فرض میکنم ک ریاضی رو در حد پاس شدن امتحانات نهایی و ... بلدید(اما خب مطمئنا بیشتر از اینم هستید)
از کجا شروع کنید؟ به نظر من بهتره اول از مبحثی مثل《معادله، نامعادله و تعیین علامت 》شروع کنید. چرا؟ میدونید که یه تعداد از مباحث ریاضی به هم پیوسته اند. مثل تابع و انواعش و حد و مشتق و انتگرال و کاربرد مشتق ... تو همه ی اینا شما باید مهارت حل معادله و تعیین علامت و ساده کردن عبارات بلند رو داشته باشید و خیلی خوب بتونید از فاکتور گیری استفاده کنید. اینکه بتونید عبارات ترسناک رو به عبارات ساده تبدیل کنید، خودش خیلی مهمه و تو قسمت های بعدی خیلی به درمون میخوره. از طرفی فرض میکنیم خیلی وقته با ریاضیات درگیر نبودید و معادله و نامعادله حل کردن که اساس ریاضیاته باعث میشه به اصطلاح موتورتون گرم بشه!
این قسمت یه سوال مستقیم هم داره تو کنکور.
بعد از اون بریم سراغ مباحث مستقل ریاضی که هم تعداد سوالاتشون خوبه و هم نیاز به پیشنیاز خاصی ندارند.
آنالیزترکیبی و احتمال 》خود آنالیزترکیبی گاهی وقتا سوال داره و گاهی وقتا نداره(سوال ۱۲۹ دفترچه که یا ماتریسه یا آنالیزترکیبی  ). ولی پیشنیاز احتماله و احتمال هم حداقل ۳ تا سوال داره تو کنکور. سال ۹۲ از این مباحث ۵ تا سوال طرح شده بود و طراحا علاقه زیادی به احتمال به خصوص احتمال برنولی و احتمال همرنگ بودن یا نبودن مهره ها دارند. اگر این قسمت رو خوب بخونید ۱۰ درصد کنکور رو جمع میکنید.
ماتریس و آمار 》ماتریس گاها یه سوال داره و آمار هم دو سوال. مباحث شاخص های پراکندگی و مرکزی و ترکیبی از این دو تا معمولا این دو تا سوال رو تشکیل میدن و گاهی هم سوال حفظی از آمار طرح میشه.
حالا میریم سراغ مباحث پیوسته:
تابع 》منظورم تابع دوم و سوم دبیرستان و اعمال جبری روی تابع و ترکیب تابع و ...است.نمیخوام خیلی با تابع پیش دانشگاهی درگیربشید در این مرحله. اما اگه سطحتون  خوبه تابع وارون و ... رو در سطح پیشرفته تر بخونید. این مبحث دو تا سوال داره.
معادلات درجه ۲ 》قبل از دنباله بهتره بخونید. چون خود دنباله و مجموعش هم با معادله درجه ۲ در ارتباطه. و سوال مستقیم هم داره
دنباله و تصاعد 》یکی دو تا سوال رو داره. خیلی با مفهوم کرانداری و ... درگیر نشید ولی تصاعد دوم دبیرستان و مجموع دنباله ها رو بخونید. 
قدر مطلق و جزء صحیح 》خیلی سخت نیستند و همین که بدونید یه تابع وارد قدر مطلق یا جزء صحیح بشه چه بلایی سر دامنه و برد و شکل نمودارش بیاد کافیه. اینجا حل نامعادله برای معادلات و نامعادلات قدرمطلقی بسیار ضروریه
تابع نمایی و لگاریتم 》این قسمت رو یکم دیر تر گذاشتم چون که معادلات لگاریتمی یکم مشکل هستند ... 
مثلثات 》به جز معادله مثلثاتی . دو تا سوال رو قطعا داره(بخصوص اتحاد های مثلثاتی ) . و با توجه به سوالات سنجش امسال ، کنکور ۹۷ مثلثات زیادی خواهد داشت و مباحثی مثل حد هم با مثلثات ترکیب خواهد شد. پس مثلثات رو خوب کار کنید.
خب حالا اگه وقت ندارید همینجا متوقف کنید و چند تا هم فرمول هندسه بخونید که اگه سوال آسون از هندسه اومد بتونید بزنید. تا اینجا ۵۰ درصد رو میتونید برسونید.
اما اگر مباحث رو قبلا خوندید و میتونید بخونید به ترتیب وارد مباحث :
حد و پیوستگی ، مشتق ، رفع ابهام و قاعده hop ، انتگرال ، کاربرد مشتق  و معادله مثلثاتی (تا اینجا ۷۰ درصد میشه )
و اگر باز هم وقت هست که فکر نکنم باشه برید روی هندسه مختصات و منحنی های درجه ۲ و مقاطع مخروطی و هندسه. 

منبعمون چی باشه؟
در این روزهای پایانی تا میتونید از ماجراجویی بپرهیزید. منبع اصلی شما سوالات کنکوره و به عنوان سوالات تالیفی سوالات آزمون های آزمایشی رو کار کنید. فرق نمیکنه چه کتابی . ولی سوالات کنکور رو کار کنید. کتابی مثه تخته سیاه هم سوالای کنکور رو داره و هم آزمون های آزمایشی و میتونه اوکی باشه. ۱۰ سال و ۳۰ سال کنکور هم اوکی هستند . در کل گفتم دیگه اوصیکم به سوالات کنکور 
مباحث درس های بعدی رو هم ان شاء الله طی پست های بعدی میذارم. موفق باشید.

ساعت مطالعه

طی چند پست میخوام درباره سوالاتی که محدثه عزیز پرسیده جواب بدم. فقط شرمنده، این روزا سرم شلوغه به خاطر امتحانات.

ساعت مطالعه

به عنوان کسی که کنکور رو پشت سر گذاشته و یه تجربه ی نسبتا موفق داشته، اولین و پر تکرار ترین سوالی که بچه ها از من می پرسند اینه که چند ساعت درس میخوندی؟ چقدر بخونم کافیه؟ ... میگن آدما رو باید از سوالایی که میپرسن شناخت، نه جوابهایی که میدن. کسی که این سوال رو از من(یا هر کس دیگه ای ) داره هم از این قاعده مستثنا نیست و تا حد زیادی وضع مطالعاتی و طرز فکر و آینده ی تحصیلی احتمالیش رو نشون میده. کسی که می پرسه چقدر بخونم کافیه، علاوه بر اینکه الان خوب نمیخونه، به احتمال زیاد در آینده هم خوب نخواهد خوند. من اگه بهش یه ساعت مطالعه ی معقول بگم (مثلا ۱۰ ساعت تو یه روز تعطیل ) میگه که خب این که چیزی نیست، خیلیا این ساعت مطالعه رو دارند و به جایی نمیرسند (کسی که این سوال رو میپرسه قطعا معلوم نیس با خودش چند چنده! و هر عددی رو بهش بگی یه بهانه ای پیدا میکنه ) اگه ساعت مطالعه کمتر بگم، میگه دروغ گفته و اگه خیلی بیشتر بگم بازم میگه دروغ گفته!. اگه خوشبینانه نگاه کنیم و نخوایم طرف رو بکوبیم و بگیم با این طرز تفکر کلا موفق نمیشه، بهتره بگیم که راه زیادی تا موفقیت داره! یا حداقل نسبت به کسی که این دغدغه ها رو نداره خیلی عقب تره. اینکه رابطه ی کیفیت و کمیت مطالعه رو بفهمه، تعداد تستی که زده میشه تو اون تایم، میزان فشردگی مطالعه، حجم مبحثی که جمع میشه و ... بیشتر از اون عدد مطالعه تاثیر دارند تو پیشرفت دانش آموز.

در اینکه ساعت مطالعه ی بالا لازمه ی موفقیت هست، شکی نیست. اما میخوام راجع به کیفیت مطالعه بیشتر صحبت کنم. یه نفر هست یه حجم مطالعاتی رو تو ۷ ساعت جمع میکنه و یه نفر دیگه تو ۱۰ ساعت. شما از من بپرسی کدومش بهتره؟ میگم اونی که همون حجم رو تو ۷ ساعت جمع میکنه. چرا؟ چون اگه بیشتر بخونه، از اونی که ۱۰ساعت میخونه جلو تر میزنه. شاید با همون ۷ ساعتش هم از اونی که ۱۰ ساعت میخونه جلو تر باشه. ممکنه این فردی که ۷ ساعت میخونه تو همون ۷ ساعت بمونه و به احتمال خیلی زیاد نتیجه نگیره چون تلاشش کمتره، چون موفقیت توی کنکور تجربی خیلی بیشتر از اینا مطالعه میخواد. اما کسی که ۱۰ ساعت میخونه هم نتیجه ای نخواهد گرفت چون حجم کار کمتری رو جمع میکنه. 

چیکار کنیم مطالعمون با کیفیت باشه؟ 

اولین و مهم ترین راه اینه که برنامه مون حجمی-زمانی باشه( یه حجم مشخصی رو توویه بازه زمانی مشخص انجام بدیم ). دیدین شب امتحان آدم چه حجم زیادی رو جمع میکنه؟ در صورتی اگه بهش یه هفته هم وقت بدی اون حجمی که شب امتحان جمع میکنه رو نتونه جمع کنه! چون وقت تلف خواهد کرد. برای اینکه مطالعتون کیفیت لازم رو داشته باشه لازمه اش اینه که به خودتون وقت بیش از حد ندین. اگه قراره یه حجم مشخصی رو تو یه بازه مشخص تموم کنید، تو همون بازه باید کارتون رو انجام بدید. مثلا با خودتون قرار میذارید زیست، مبحث گردش مواد، قسمت قلب انسان رو بخونید و ۳۰ تست بزنید (طی ۲ ساعت ). اگه شد ۲ ساعت و ۵ دقیقه، و به جای ۳۰ تا تست ۲۰ تا زدین کتاب رو ببندید و حجم باقی مونده رو بعد از رسوندن بقیه ی برنامه انجام بدید. این کار باعث میشه مغز شما به خودش بیاد! مغز دوست نداره یه کار نیمه تموم رو دوباره انجام بده و وقتی مجبورش میکنید آخر شب کارای باقی مونده رو انجام بده، از دفعه ی بعد حواسش رو جمع میکنه که سر وقت تموم کنه و وقت تلف نکنه.

چیکار کنیم ساعت مطالعه مون افزایش پیدا کنه؟ 

فشرده خوانی! کسی که از ۱۳-۱۴ ساعت زمان مفیدش فقط ۶ ساعت میخونه، وقت تلف میکنه! شاید کار خاصی هم انجام نده ولی آخر شب که میاد ساعت مطالعه رو جمع بزنه میبینه بیشتر از ۶-۷ ساعت نشد! باید توجه کنیم که کاهش خواب آخرین راه افزایش ساعت مطالعه اس. اول باید سعی کنیم تایم های مرده ی روزانه مون رو احیا کنیم. راهش هم فشرده خوانی و کم کردن استراحت بین دو درسه. بعد از اینکه یه درسی رو تموم کردین تا حد امکان از مکان مطالعه تون خارج نشید! اگر هم خارج میشید سریع برگردید چون اون بیرون پر از عوامل مزاحمه، میری ۵ دقیقه استراحت کنی برمیگردی میبینی شده ۳ ساعت! با یکی هم صحبت شدی، پابند گوشی یا یه سریال شدی یا هر چیزی ... پس نذارید استراحتتون از ده دقیقه یه ربع بیشتر بشه. تهش خودتون به درجه ای از عرفان میرسید که استراحتتون هم استراحت درسی میشه. بین دو تا درس به درک مطلب عربی، یه کلوز، یه ریدینگ، ۴ تا تاریخ ادبیات و ... . دیگه عشق میکنید با درس خوندن ... دیگه خسته نمیشین ... طوری میشه که استراحتتون بیشتر از ۴-۵ دقیقه بشه خودتون احساس گناه می کنید میرید سراغ درس.

و نکته پایانی این پست: 

انگیزه بیرونی هر چقدر هم قوی باشه، باعث درس خوندن مستمر و مداوم نمیشه. انگیزه های بیرونی مثل انرژی فعال سازی اند، یه جرقه ... یه جرقه چقدر میتونه قدرت داشته باشه؟ بستگی داره این انرژی به چی وارد بشه. اگه به نفت خالص بدی، شعله ور میشه و میتونه یه جنگل رو بسوزونه ... ولی اگه به نفتی که ناخالصی زیاد داره بدی، زود خاموش میشه ... برای این که خالص باشیم و انرژی ها و انگیزه های بیرونی تاثیرشون رو روی ما بذارن باید بعد از انگیزه گرفتن بلافاصله کار کنیم، درس بخونیم و درس بخونیم! و این درس خوندن های مداوم و پی در پی هست که باعث ایجاد انگیزه ی درونی و دائمی درون ما میشه ... اون وقته که میتونی آتیش بگیری، شعله ور بشی و بسوزی و بسوزونی ... 

اشتباه نکنید بچه های عزیز ...انگیزه باعث درس خوندن نمیشه، این درس خوندنه که انگیزه رو برای درس خوندن های بعدی فراهم می کنه 

از ته دلم برای همه تون آرزوی موفقیت دارم💜. 

ریزوریوس هستم:)

ریزوریوس به لاتین یعنی خندان ... اسم عضله ای در صورت هست که باعث خندیدن میشه؛عضله خندانی ... ریزوریوستون همیشه منقبض❤

اینجا سعی میکنم زندگی روزمره‌م رو ثبت کنم:)