حسادت

برخی ریشه های حسادت:

- پیشینیانمون یه سری رفتارها داشتند که به طور تکاملی به ما ارث رسیدن

- همه‌مون تو سیستم هیجانی مغزمون، جایگاهی برای حسادت رو داریم (که اگر متعادلش کنیم، حسادت از بین میره)

- در کودکی، رابطه ناامنی با مراقب اصلیمون داشتیم.

- در اولین تجربه‌های اجتماعی شدنمون، رفتارهای تبعیض آمیزی ببینیم (مثل مدرسه)

 

-حسادت به خود فرد آسیب میزنه بیشتر.

- نمود حسادت در زنان و مردان میتونه متفاوت باشه.

- حسادت از خیلی قبل (کودکی) ریشه میگیره و به نظر نمیرسه ربطی به عاشق شدن و ... داشته باشه. یعنی آدم عاشق، چون عاشقه حسود نیست. خیلی قبل‌تر حسادت در این فرد به وجود اومده.

- حسادت با خشم، ترس و ناامنی همراهه.

 

علل حسادت:

- چیزی رو میخوایم که بهمون ندادن، و برای به دست آوردن اون چیز حسادت میکنیم

- در واکنش به دست آورد کسی، حسادت میکنیم.

- فردی رو میبینیم که لیاقت دریافت چیز خوبی رو نداره ولی به دست آورده.

 

- حسادت رفتاری درونی است و ربطی به دستاورد ها و رفتار های دیگران ندارد. (یعنی فردی کار اشتباهی نکرده ولی ما احساس حسادت میکنیم نسبت بهش و رفتار و دستاورد اون فرد رو تهدید آمیز تلقی میکنیم نسبت به خودمون)

- فرد حسود، احساس ارزشمندی و عزت نفس پایین دارد.

- اگر از درون احساس بکنیم که کفایت لازم رو نداریم، ممکنه به هرکسی حسادت کنیم.

- حسادت مثل یک نبردیه که هر بار یک حریف قدرتمند میاد به عرصه و تهش حسود احساس باخت و ناامنی خواهد کرد.

- اساس حسادت با مقایسه است. انسان های خوشحال اصلا بلد نیستند خودشان را با بقیه مقایسه کنند.

:))))

کی میگه حال خوب به پول ربط نداره؟ امروز توفیق اجباری شد و با دوستم رفتم خرید کنه، منم یه چیزی گرفتم و حالم فعلا خوبه. یه سری چیزا رو فراموش کردم.

از لحاظ روحی نیاز به یه حساب پر از پول جهت خریددرمانی دارم:))))))

‌‌‌‌

از وقتی یادم میاد، غمگین بودم و با این غم جنگیدم. زنده موندم، تلاش کردم، ناامید نشدم. ولی واقعا خیلی داره سخت میگذره این زندگی برام. اتفاقی هم نیفتاده، همه چی اوکیه. ولی من دیگه خسته‌م از جنگیدن. کاش یه قرصی بود، میخوردی و تموم. با اینکه علاقه ای به زندگی ندارم، نمیتونمم تمومش کنم. این همه جنگیدم برای چی واقعا؟ تهش این بود؟ این بود چیزی که شبا به خاطرش نخوابیدم؟ این بود چیزی که براش تحقیر شدم مدام‌؟ 

Passive Aggressive

.There is a land called passive aggressive and I am their queen

- Gray's Anatomy 

 

?Wie geht's

داروی جدیدی که دکتر بهم داده، تمرکزم رو خیلی بهتر کرده. و این باعث میشه افسردگیم یکم بهتر بشه. سرگرم درس خوندن میشم و فکر نمیکنم. فکرای کمتری سراغم میاد یعنی. چه منفی چه مثبت. یا خوابم، یا درس می خونم و یا فیلم میبینم. چندتا سریال دانلود کردم که کمدی اند. Gray's anatomy ، how I met your mother و louie . هر موقع از درس خسته میشم، یاد حرف اون روانشناس میفتم که بهم گفت هر موقع خسته شدی خودتو اذیت نکن و دست از کار بکش. همین کار رو میکنم و درس رو میذارم کنار و سعی میکنم عذاب وجدان نگیرم. از این که کمتر فکر میکنم، راضی ام. نمیدونم تا کی ادامه داره این روند؛ ولی یه حالت خنثی خوبیه.

 

پ.ن: یکی از دانش آموزام حالش خوب نیست و به شدت نگرانشم. کاری هم از دستم براش برنمیاد. و این آزاردهنده‌س. امیدوارم حالش بهتر بشه.

درد

یکی از بزرگترین دردها، تفاوته. وقتی همه دارن به یک سمت میرن و تو اون سمتی نیستی، خیلی خیلی دردناکه.

داروهای گیاهی خوب هستند؟ اگر نه، چرا نباید داروی گیاهی استفاده کنیم؟

یه مریض روماتوئید آرتریت داریم که دچار واسکولیت در زمینه همین بیماریش شده از یک سال پیش. این واسکولیت بیشتر به صورت ایسکمی در انگشتان خودشو نشون میده و فرد دچار زخم هایی در همون ناحیه خواهد شد. درمانشم داروهاییه که التهاب و پاسخ ایمنی رو کاهش بدند. حالا این بیمار، سرخود اومده یه گیاه روی زخم یکی از انگشتای پاش گذاشته و اون انگشت افتاده:) خوشبختانه فقط روی یک انگشتش امتحان کرده بود(انگشت کوچولوی پاش). درحالی که بقیه زخم هاش با دریافت دارو بهبود پیدا کرده بودند. یک ماه تزریقش رو انجام نداده بود و واسکولیتش دوباره عود کرده و خیلی درد داره. 

بنده خدا خودشم میگفت من هرچی میکشم از دکتری کردن برای خودمه.

خلاصه که، تو این چندماهی که بیمارستان میرم، یه مورد درباره داروهای گیاهی بگم:

داروهای گیاهی ممکنه اثراتی داشته باشند، اما داروهای گیاهی و در کل گیاهان، پر از آنتی ژن هستند. آنتی ژن چیه؟ یه عاملیه که باعث میشه دستگاه ایمنی بدن، مواد رو بشناسه و بر اساس اون تصمیم بگیره که آیا این ماده غریبه‌ست و باید بهش حمله کنه؟ یا نه. وقتی تعداد آنتی ژن زیادی یکهو وارد بدن میشه، ممکنه بدن اونو به عنوان ماده ناآشنا بشناسه و بهش حمله کنه و ممکنه این حمله بیش از حد باشه (حساسیت شدید بده). علاوه براین، حتی اگه واکنش شدید نشه، این وسط ممکنه یه عده از اون آنتی ژن های غریبه شبیه یکی از آنتی ژن های بدن خود ما باشند و این وسط سیستم ایمنی گیج بشه و به سلول های خود بدن هم حمله کنه. علاوه بر این، کلیه یک ارگانیه که خون زیادی دریافت میکنه و این آنتی ژن های زیادی که در اثر مصرف داروهای گیاهی وارد گردش خون میشن، ممکنه تو کلیه رسوب کنند و باعث آسیب حاد کلیه بشن و کلیه نتونه کارش رو درست انجام بده. میدونیمم که کلیه چقدر مهمه و اگه کارشو درست انجام نده، میتونه کشنده باشه برای ما. از طرفی، سیستم ایمنی هرفرد، با فرد دیگه متفاوته. آنتی ژنی که برای یکی اوکیه، ممکنه در فرد دیگه باعث ایجاد واکنش شدید حساسیت بشه یا هرکدوم از این هایی که گفتم اتفاق بیفته. پس اگه یه داروی گیاهی برای کسی اوکیه، دلیل بر این نیست که برای شما هم اوکی خواهد بود. چون مطالعه ای روشون انجام نشده و معلوم نیست تو چندنفر ممکنه باعث آلرژی یا واکنش های دیگه بشه. ما برای داروها، میدونیم که عوارضشون چیه و برای این عوارض برنامه داریم. ولی برای داروهای گیاهی اینطوری نیست. از طرفی داروی گیاهی رو مریض ها خیلی وقتا ذکر نمیکنند و پزشک متوجه نمیشه که این بیماری به علت داروی گیاهیه (البته، الان تو کلیه از همه سابقه مصرف اخیر داروی گیاهی یا داروی جدید رو میپرسن).

مکانیسم آسیب داروهای گیاهی رو سعی کردم به زبان ساده توضیح بدم. خلاصه این مطلب اینه که چیزی که همیشه می‌خورید رو سعی کنید بخورید. و از مصرف مواد گیاهی جدید و بخصوص ناشناخته حتی الامکان خودداری کنید.

البته ممکنه چیزی که همیشه میخوریم هم بعضی وقتا باعث یه سری آسیب ها بشه که اون نادرتره. بدنمون ممکنه یهو به یه چیزی واکنش بده. یا اگه زیاداز حد بخوریمش، بهش واکنش بده.

 

پدربزرگ نازنینم

نبودن پدربزرگم برام خیلی سنگین و دردناکه. دلم براش خیلی خیلی خیلی تنگ شده

یکی از تشخیص های افتراقی خشم، "شرم" است.

فرق شرم و احساس گناه در این است که شرم بر شخصیت ما می نشیند احساس گناه روی رفتار. شرم به "من بد هستم" و " من ارزشمند نیستم" می رسد و احساس مسئولیت به همراه ندارد. اما احساس گناه همراه با احساس مسئولیت است. 

شرم احساس پیچیده و پنهانی است و به راحتی متوجه‌ش نمی شویم. شرم ممکن است خودش را به صورت "خشم" و "غم" نشان می دهد. خیلی وقت ها که احساس شرم داریم، سریع این احساس به خشم تبدیل می شود. چون خشم، قابل تحمل تر از شرم است. هنگام شرمگین شدن، شروع به سرزنش خود میکنیم و حالمان از خودمان به هم می خورد. بنابراین تحمل خشم راحت تر از این حالت است.

برای درک شرم، فرض کنید با یک لباس غیررسمی به مهمانی رسمی می روید. شرمگین می شوید و شروع به سرزنش خود می کنید؛ گوشه گیری می کنید و از ارتباط چشمی خودداری می‌کنید.

هنگام شرمگین شدن در روابط، اول انکار می کنیم، سپس توجیه می کنیم و سپس فرار ...

فاجعه آنجاست که این مراحل همراه با خشم باشد. که باعث به هم خوردن روابط خواهد شد.

منبع: آرامکده

لعنت به کرونا که گند زده به آموزشمون

یه مریضی تو آخرین روزم تو ریه داشتیم که با تشخیص اولیه حمله آسم بستری شده بود. منتها تو تشخیص های افتراقیش تومور هم مطرح بود. یک هفته داره میگذره از اون روز، و من شبا خوابم نمیبره که بیماری اون دختر چی بود:/ 

چه بد واقعا که یک هفته یک هفته میریم بخش و مریضا رو نمیتونیم فالو کنیم. 

ریزوریوس هستم:)

ریزوریوس به لاتین یعنی خندان ... اسم عضله ای در صورت هست که باعث خندیدن میشه؛عضله خندانی ... ریزوریوستون همیشه منقبض❤

اینجا سعی میکنم زندگی روزمره‌م رو ثبت کنم:)