۷ مطلب با موضوع «علوم پایه» ثبت شده است

علوم پایه هم تموم شد

بچه ها یادم رفت بگم دیروز ... پاس میشم و تمام:)

یعنی میشه؟

در چه حالم؟

دارم از استرس می میرم و حسم اینه که گاو بیشتر از من حالیشه:(

خدایا علوم پایه رو پاس شم ... فقط پاس شم ... یه نفس راحت بکشم ...

 

پ.ن : دعا کنید لطفا 

 

نور را در پستوی خانه نهان باید کرد ...

دارم روزگار غریب قربانی رو گوش میدم و همچنان حسرت میخورم که چرا اون روز کنسرتش رو نرفتم:) ... البته این که خبر نداشتم هم بی تاثیر نیست:) بعدا از استوری های بچه ها فهمیدم:)

 

چه میکنم؟ میخونم، نمیخونم، میخونم، نمیخونم، نمیخونم و بازم میخونم!

یکی از نقاط ضعفم اینه که نمیتونم امتحانی بخونم:/ 

از همه بدتر فراموشیه. میگن طبیعیه و دوره کنی حتما باید! ولی عین آدم دوره نمیکنم که:/ وسط مرور کردن میرم یه درس دیگه و مبحث جدید میخونم و تهش از هیچ کدوم چیزی یاد نمیگیرم فکر میکنم:/

 

علوم پایه رو تموم کنم، یه نفس راحت بکشم، میشه واقعا؟

الان واقعا نه درست و حسابی استراحت میکنم و نه درست و حسابی میخونم

علوم پایه لعنتی

انقدر استرس دارم که نمیدونم چی بخونم و وقتی شروع میکنم، گریم میگیره:(

حس میکنم هر چی میخونم فایده نداره و قراره بیفتم:(

علوم پایه

خیلی دلم میخواد پست بذارم ... ولی نمیدونم چی بگم که ارزش گفتن داشته باشه:)

اما چه میکنم ؟ دارم درس نمیخونم! امروز ۲۱ مرداد ماه:) (ای وای الان یادم افتاد تولد دوستم دیروز بوده و تبریک نگفتم:/) . از این بگذریم، ۲۳ روز تا علوم پایه مونده و غلط خاصی نکردم. فی الواقع ترس دارم از درس خوندن. از اینکه یادم بره. از اینکه سوالا انقدر سخت باشه که نتونم جواب بدم! مهم ترین علت شروع نکردنم اینه. امیدوارم استرس مثبت بگیرم و بتونم بخونم:)

علوم پایه لعنتی

حقیقتش حالا که اینستا و تلگرام و توییترم بلاکه:( دلم میخواد اینجا بیشتر حرف بزنم. حرف خاصی ندارم. ولی همش اینجا رو باز میکنم و از کامنتای شما ذوق میکنم:)

مرسی که همچنان هستید و میخونید. 

امروز از صبح کسلم! ساعت ۱۱ به زور بیدارم کردن! و تنها کاری که انجام دادم، خوندن مثلث فمورال و اجزاش مثل شاخه های شریان و عصب فمورال بوده:/ این هفته باید آناتومی اندام رو تموم میکردم ولی حتی اندام فوقانی رو شروع نکردم:/ و اندام تحتانی رو هم حتی نصف نکردم:| . فیزیولوژی هم فقط نصف گردش خون رو از سیب سبز خوندم. در حالی که باید کلیه و خون رو هم میخوندم. بماند که فیزیولوژی قلب هم از دو هفته قبل جزو عقب موندگی هامه. پاتو رو شروع نکردم اصلا:| و بیوشیمی هم همون یه جلسه ایه که خوندم. ۵ هفته وقت دارم و فقط دارم وقت تلف میکنم.

از هفته بعد کلاسای جمع بندی آناتومی دانشگاه شروع میشه و باز خوبه اونجا تو کلاس یه چیزایی به گوشم میخوره. کاش برای فیزیو هم کلاس جمع بندی میذاشتن:) مجبور نبودم خودم تو خونه وقت بذارم.

تنها امیدم اینه که کسی که سیب سبزو ازش گرفتم، بهم گفت که یه ماه درس خونده و ۱۳۰ شده. منم که هدفم نمره بالا نیست. میخوام پاس شم فقط‌. درنتیجه این یک هفته رو با خیال راحت دارم وقت تلف میکنم:|.

کاش الان بتونم پاشم و یکمم آناتومی بخونم ...

اینم از آخرین امتحان علوم پایه:)

۵ ترم علوم پایه هم تموم شد:)
فکر نمیکردم یه روزی این جمله رو بنویسم:)، برام خیلی دور بود ترم ۵! ترم اول که بودم، فکر میکردم به ترم ۵ که برسم قراره خیلی خفن، شاخ، عاقل و بالغ بشم! 
تو این ۵ ترم سعی کردم مهارت های مختلفی کسب کنم، با یه سری از ترس هام مقابله کنم و شجاعت بیشتری کسب کنم.
امیدوارم از فیزیوپات پزشکی شیرین تر بشه:)

پ.ن : شهریور علوم پایه دارم ^___^
ریزوریوس هستم:)

ریزوریوس به لاتین یعنی خندان ... اسم عضله ای در صورت هست که باعث خندیدن میشه؛عضله خندانی ... ریزوریوستون همیشه منقبض❤

اینجا سعی میکنم زندگی روزمره‌م رو ثبت کنم:)